page contents کار یدی :: مزرعه من

مزرعه من

دنیا مزرعه آخرت است

مزرعه من

دنیا مزرعه آخرت است

کار یدی

سه شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۳، ۱۲:۴۲ ق.ظ

یا رزاق

امروز خواب موندم. خانوم زنگ زد گفت بیا که دیر شد. سریع رفتم و رسوندمش به کلاس تربیت مربی قرآن. رفتم شهرک. خیلی خسته بودم. روزنوشت های محمدرضا شعبانعلی را تمام کردم.

بعد از نماز و ناهار ظرف های بچه ها را شستم و بعدش رفتم با بچه ها مشغول سنباده زنی و رنگ داربست ها شدم. بعد از مدت ها بدنم حال اومد. قراره روزهای زوج با بچه ها بریم کوه. ورزش یکی از گمشده های این روزها منه.

گوش شیطون کر از فردا صبح با خانوم دوباره دویدن و ورزش را می خوام استارت بزنم.

بعد از شرکت رفتم گاز زدم و بچه ها رسوندم و رفتم دنبال خانوم. بودن با عزیز دلم بهم آرامش می ده. احساس می کنم بعد از یک سال بهتر می تونم همسرم را درک کنم. همه اش لطف خداست.

خانوم را رسوندم خونه و رفتم برا نماز مسجد. امروز یک تصمیم جدید گرفتم. فردا بحث حقوق را در شرکت مطرح می کنم. یکی کار کردن و دیگری بحث آموزش. برنامه دارم شب ها بحث اموزش را پیگیری کنم. یکی رشته تخصصی ام را بخونم. چون ایده زیادی دارم. بعدش بحث زبان که شدیدا مورد نیاز است و بحث سایت متمم و دیگر بحث مهارت های کامپیوتری است.

انشاالله بیشتر در آینده در این رابطه می نویسم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۱۱
مزرعه دار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی